داستانک بهترین و زیبا ترین داستانک ها
| ||
|
روزي بازرگان موفقي از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غياب او آتش گرفته و کالا هاي گرانبهايش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتي به او وارد آمده است. فکر مي کنيد آن مرد چه کرد؟! خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ و يا اشک ريخت ؟ او با لبخندي بر لبان و نوري بر ديدگان سر به سوي آسمان بلند کرد و گفت : “خدايا! مي خواهي که اکنون چه کنم؟ مرد تاجر پس از نابودي کسب پر رونق خود ، تابلويي بر ويرانه هاي خانه و مغازه اش آويخت که روي آن نوشته بود : مغازه ام سوخت ! اما ايمانم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد ! ***** انتظار بهترينها را داشته باشيد و خود را براي بدترين حالت ممکن آماده کنيد؛ در اين صورت هرگز نااميد نميشويد نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحي : داستانک ها ] [ design thems by::: DASTANAK.TK ] |